سازمان ملل متحد، قربانی اهداف سیاسی غرب-راهبرد معاصر
«راهبرد معاصر» گزارش می‌دهد؛

سازمان ملل متحد، قربانی اهداف سیاسی غرب

به نظر می‌آید کارزارهای تبلیغاتی همچون تشکیل کمیته حقیقت‌یاب برای بررسی وضعیت حقوق زنان در ایران، لغو عضویت کشورمان در کمیسیون مقام زن سازمان ملل متحد، دادن تریبون در سازمان‌های بین‌المللی به عناصر زن منافقین، سلطنت‌طلب‌ها و سلبریتی ها برای سخنرانی و ... نشان از برنامه غرب برای انزوای دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران دارد.
تاریخ انتشار: ۲۰:۵۰ - ۲۴ آذر ۱۴۰۱ - 2022 December 15
کد خبر: ۱۶۳۸۹۴

سازمان ملل متحد، قربانی اهداف سیاسی غرب

 

به گزارش «راهبرد معاصر»؛ از ابتدای شکل‌گیری جامعه ملل و بعدها تأسیس سازمان ملل متحد، غرب به سرکردگی آمریکا برخلاف منشور این نهاد جهانی سعی کرده است با سوء استفاده از مأموریت های این سازمان بین‌المللی به تضعیف دشمنان و رقبای خود بپردازد. واگذاری کرسی چین به اپوزیسیون تبعیدی در تایوان، تصویب قطعنامه‌‌های ضد ایرانی در زمینه برنامه‌ هسته‌ای، حمایت کافی نکردن از حقوق انسانی- سیاسی مردم فلسطین و ... نمونه‌هایی از برخورد سیاسی غربی‌ها در زمینه موضوعات مهم جهانی است.

 

آمریکایی‌ها بنا بر عادت همیشگی خود در صورت‌بندی تبلیغاتی و جنگ روانی علیه دولت‌های مستقل، اقدام به طرح و تصویب قطعنامه‌ای کردند که طبق آن عضویت ایران در کمیسیون «مقام زن» سازمان ملل متحد لغو ‌شد. این اقدام در حالی انجام می شود که طبق قوانین سازمان ملل متحد چنین سازوکاری تعریف نشده است و آمریکا صرفاً به دلیل سیاست یک‌جانبه‌گرایی و برخلاف اصل چندجانبه‌گرایی این فعل غیرقانونی را انجام می‌دهد.

این قطعنامه ضدایرانی در حالی تصویب شد که در نهایت بی‌انصافی پیشرفت زنان ایرانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی نادیده گرفته شده است

چهارشنبه آمریکا اقدام به طرح قطعنامه‌ای در شورای اجتماعی و اقتصادی سازمان ملل متحد کرد که طبق آن حق عضویت جمهوری ‌اسلامی ایران در کمیسیون «مقام زن» لغو می‌شود. در نهایت این قطعنامه ضدایرانی با 26 رأی موافق، هشت رأی مخالف و 16 رأی ممتنع تصویب شد؛ اقدام غیرحرفه‌ای غربی ها در حالی انجام شد که به نظر می‌آید بخشی از نمایش بزرگ‌تر برای ضربه به جایگاه سیاسی- دیپلماتیک ایران در محیط بین‌المللی باشد.

 

این قطعنامه ضدایرانی در حالی تصویب شد که در نهایت بی‌انصافی پیشرفت زنان ایرانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی نادیده گرفته شده است. به گواه آمار تعداد دانشجویان زن 56 درصد و عضویت در هیئت علمی دانشگاه‌ها 33.3 درصد رشد داشته است. تعداد دختران و زنان با سواد به 99.3 درصد رسیده که نشان از ریشه‌کن شدن پدیده بی‌سوادی در میان زنان ایرانی دارد. تا سال 1400 قریب 10 هزار نویسنده و 840 ناشر زن در کشور فعالیت می‌کردند.

 

هم‌اکنون نرخ بیکاری در میان زنان ایرانی به عدد قابل تأمل 13 درصد رسیده که نسبت به گذشته پیشرفتی چشمگیر به شمار می‌رود. در حوزه ورزشی 16 هزار و 111 باشگاه ورزشی مخصوص بانوان ایجاد و تاکنون 3 هزار و 302 مدال در رویدادهای مختلف جهانی سهم زنان ایرانی شده است. پس از انقلاب 70 زن رئیس هیئت ورزشی در استان‌ها و 51 زن رئیس و نایب رئیس فدراسیون‌های ورزشی بودند. همچنین 88 هزار و 366 داور زن ایرانی فرصت قضاوت در مسابقات ملی و بین‌المللی را پیدا کردند.

 

در حوزه سینما 903 فیلمساز در عرصه سینما و 2 هزار متخصص زن در پشت صحنه فیلم‌ها و سریال‌ها مشغول فعالیت بودند. 114 جایزه ملی، 128 جایزه بین‌المللی سهم فیلمسازان زن ایرانی در چهار دهه گذشته شده است. بازخوانی این اطلاعات و آمارهای مشابه نشان دهنده وضعیت بهتر زنان ایرانی نسبت به برخی کشورهای عضو کمیسیون مقام زنان سازمان ملل متحد است.

 

در سال‌های اخیر غربی‌ها با شناسایی معضلات داخل ایران اقدام به جذب، سازماندهی و حمایت سیاسی- تبلیغاتی از سلبریتی های زن ایرانی کردند تا با الگوسازی به شکل مستقیم بر روی نیمی از جامعه ایران تأثیر بگذارند و مطالبات این گروه اجتماعی را به سمت خواسته‌ها و استانداردهای غرب سوق دهند.

 

تاریخ معاصر ایران (از جنبش مشروطه تا امروز) شاهد انواع جریان های فکری، فرهنگی و اجتماعی بوده است که در سپهر سیاسی ایران ظهور و بروز یافتند. تجربه ثابت کرده است اگر جریان یا جنبشی به جای تکیه بر نخبگان داخلی، چشم به خارج از مرزهای کشور دوخته باشد، به تدریج از مطالبات واقعی مردم فاصله می گیرد و به آلت دست دولت‌های خارجی تبدیل می‌شود. به عنوان نمونه، در زمان رژیم پهلوی گروه‌های چپ مارکسیستی عمدتاً وابسته به مسکو و پاریس بودند و خط مشی خود را جایی فراتر از مرزهای ایران دریافت می‌کردند. همین موضوع سبب شد تا توده‌های مردم به تدریج اعتماد خود را به جریان چپ از دست بدهند و آن‌ها را ستون پنجم دشمن در کشور قلمداد کنند.

سناریوی بسیار جدی آن است که غربی‌ها همچون سوء استفاده از وضعیت جنگ داخلی در سوریه، اپوزیسیون خارج‌نشین را به سمت تشکیل ائتلاف یکپارچه و واگذاری کرسی‌های بین‌المللی و نمایندگی‌های دیپلماتیک ایران سوق دهند

در بُعد سیاسی به نظر می‌آید کارزارهای تبلیغاتی همچون تشکیل کمیته حقیقت یاب برای بررسی وضعیت حقوق زنان در ایران، لغو عضویت ایران در کمیسیون مقام زن سازمان ملل متحد، دادن تریبون در  سازمان‌های بین‌المللی، مجالس دولت‌های غربی، رسانه‌های جریان اصلی، اندیشکده‌ها به عناصر زن منافقین، سلطنت طلب ها و سلبریتی ها برای سخنرانی، ایجاد کمپین برای تعطیلی سفارتخانه‌های جمهوری اسلامی و ... نشان از برنامه غرب برای انزوای دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران در حوزه اروپای غربی و آمریکای شمالی دارد.

 

 

سناریوی بسیار جدی آن است که غربی‌ها همچون سوء استفاده از وضعیت جنگ داخلی در سوریه، اپوزیسیون خارج‌نشین را به سمت تشکیل ائتلاف یکپارچه و واگذاری کرسی‌های بین‌المللی و نمایندگی‌های دیپلماتیک ایران سوق دهند. بی‌شک حرکت غرب به سمت اجرای چنین سناریویی به مثابه اعلام «جنگ سیاسی» علیه تهران تلقی خواهد شد.

بهره سخن

فقدان حضور نماینده جمهوری اسلامی ایران در کمیسیون «مقام زن» دلیل قطع هرگونه همکاری تهران با این نهاد بین‌المللی خواهد شد. واقعیت میدانی نشان دهنده آن است غرب به دنبال احقاق حقوق زنان ایرانی نیست، بلکه به دنبال بحرانی پایدار و فرسایشی است که به وسیله آن بتواند تهران را برای گرفتن امتیاز در پرونده‌های بزرگی همچون توافق هسته‌ای یا کاهش نفوذ منطقه‌ای زیر فشار بگذارد.

 

تاریخ روابط بین‌الملل نشان می‌دهد موضوعاتی همچون دموکراسی و حقوق بشر صرفاً ابزاری تبلیغاتی برای ایجاد جنگ روانی در برابر کشورهای مستقل و ایجاد پایه مشروعیت برای توجیه تجاوزات و اقدامات یکجانبه غرب علیه آنهاست.

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده